اشتباه های شجره نامه های میرعماد
سید حسن فاطمی
شجرهنامه میرعماد از قابل اعتمادترین شجرهنامهها است؛ زیرا در میان اجداد او نقیبهای متعدد بودند که سرپرستی سادات و ثبت اسم آنها از وظایفشان بوده است و نیز بعضی از علما و بزرگان، اجدادشان با اجداد میرعماد یکی میشود و آنها به حفظ شجره خود اهمیت میدادند. از جمله آنها ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر(م ح 479) نویسنده کتاب پرارزش منتقلة الطالبیه است. جد چهارم او جد میرعماد نیز میباشد. [1] ظاهراً معتبرترین نسبنامهها برای سادات طباطبایی است.
آیتالله میرجهانی موفّق به یافتن دو شجرهنامه برای میرجهان و میرعماد شد. در بخش «اسناد و مدارک» تصویر هر دو نسبنامه را میآوریم.
شجرهنامه اول ـ آن را میرکاظم پدربزرگ میرعماد نوشت. سپس در سال 1212ق/1177ش سید میرعلی طباطبایی زوارهای از روی آن استنساخ کرد و چند تن در سال 1239ق/1202ش تأیید کردند که برابر اصل است. سال 1377ق/1336ش این نسبنامه به دست آیتالله میرجهانی رسید و ایشان پس از استنساخ و تأیید علما، آن را چاپ و منتشر کرد. تصویر کوچک شده آن را به عنوان اولین مدرک، در بخش «اسناد و مدارک» خواهیم آورد. در کنار «میرعماد» میخوانیم:
اولاد میرعماد در حسنآباد جرقویه علیا توابع اصفهانند و خودش در حسنآباد وفات کرده و در آنجا مدفون است.
در کنار «میرجهان» این عبارات به چشم میخورد:
مدفون در محمدآباد جرقویه سفلی در زمان فتنه افغان در اصفهان و اطراف، مفقودالاثر و فراری. از او و برادرش میرعماد اثری معلوم نبود تا آنکه در سنین اخیره کشف شد اولاد میرعماد در حسنآباد جرقویهاند و خودش در آنجا وفات یافته و به همّت بعضی از بنیاعمام آنها شناخته شدند و برگشتند به لباس سیادت و میرجهان در محمدآباد جرقویه ساکن شده و وفات یافته و اولاد او در آنجا به لباس خارج از سیادت زندگی میکنند وکوتاهی از خود ایشان شد که به همین حال باقی ماندهاند و میرجهان در آنجا سه پسر پیدا کرده: یکی میرافضل و یکی میرمقیم و یکی میرحاج. میرحاج بلاعقب و از آن دو پسر دیگر، اعقاب زیاد است؛ در محمدآباد ساکنند.
در کنار «میرقاسم الجشوقانی» نوشته شده:
...این سواد (رونوشت) از روی شجرهنامه اولاد میرافضل ولد میرکاظم برداشته شد که نسخه اصل آن به خط علامی میرکاظم بن میرفاضل بن السید میرقاسم العلامه القهپائی استنساخ گردید به تاریخ یازدهم ذیقعده سنه یک هزار و دویست و دوازده هجری قمری ـ سنه 1212 ـ در جشوقان در منزل عموزاده والامقام میر سید مرتضی ولد میررفیع ولد میرمحمدرضا ولد میررفیعالدین محمد. و انا اقل السادات سید میرعلی بن میرمحمدعلی ... الطباطبائی الزّوارهی.
شجرهنامه دوم ـ چند نفر تأیید کردهاند که برابر اصل است و یکی از امضاکنندگان، آخوند ملامحمد بن محمدرسول کاشانی ـ شاگرد خاص حجتالاسلام شفتی ـ است و تاریخ امضای او 1258ق/1221ش میباشد. تصویر این شجرهنامه را نیز در بخش «اسناد و مدارک» از کتاب سبیکةالبیضاء میآوریم. در کنار «میرجهان» این عبارت به چشم میخورد:
مفقود الاثر در سال فتنه افغان در اصفهان با برادرش میرعماد از جشوقان کوهپایه اعمال اصفهان فراری و مخفی و متواری شدند. مسموع شد به سمت کرکوه(جرقویه) رفتهاند. هنوز اثری از آنها نیست.
اشتباهات دو شجرهنامه
جشوقانیها در گذشته مقید به نوشتن نام سادات در شجرهنامههای خود بودند و از سوی دیگر از میرکاظم ـ که شجرهنامه اول را نوشته ـ بلکه از میرعماد تا میرجلالالدین امیر فاصله چندانی نیست. بنابر این میتوان به نامهای نخست در هر دو شجرهنامه اعتماد کرد؛ اما گویا در آن دوران، نام اجداد بالاتر را از روی مدارکی نوشتهاند که در آنها اشتباهاتی بوده یا اینکه به دلیل عدم وضوح و درهم بودن خطوط به اشتباه افتادهاند.
میرجلالالدین امیر فرزند حسن، جد ششم میرعماد و جد پنجم سید بحرالعلوم(م1212ق) و جد نهم آیتالله العظمی آقاحسین بروجردی(1292ـ1380ق) است. سید بحرالعلوم و آیتالله بروجردی? نام اجداد خود را تا امام نوشتهاند. آیتالله بروجردی تحقیق مفصّلی در این زمینه انجام داده و در کتابی که در شرح حال جدش علامه سید محمد طباطبایی نوشته، نتیجه تحقیقاتش را آورده است.[2] آیتالله بروجردی مینویسد که نسبنامهاش با این شجرهنامهها مطابقت دارد: دو شجرهنامه در نزد پسرعموهای ایشان، شجرهای که عموی پدرش در آغاز کتاب المواهب السنیه نوشته، شجرهنامه سید بحرالعلوم، نسبنامهای که در کتاب الفیض القدسی آمده است.[3]
نسبنامه سید بحرالعلوم از روی خط او در مقدمه رجال سید بحرالعلوم آمده است.[4] سید بحرالعلوم و آیتالله بروجردی? نام اجداد خود را از میرجلالالدین به بالا چنین نوشتهاند:
میرجلالالدین امیر بن حسن بن مجدالدین بن قوامالدین بن اسماعیل بن عباد بن ابیالمکارم بن عباد بن ابیالمجد بن عباد بن علی بن حمزه بن طاهر بن علی بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم غَمر بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی بن امام علی بن ابیطالب?.[5]
با توجه به آنچه گذشت، در شجرهنامه نخست این اشتباهها دیده میشود:
1. در آن میخوانیم: «میراسماعیل بن ابیالمکارم میرعباد بن میرابوالمجد علی». تصور شده «ابوالمکارم» کنیه میرعباد است؛ در حالی که اینها دو نفر و پدر و پسرند. همچنین نام پدر میراسماعیل یعنی عباد افتاده است.
2. همچنین میخوانیم: «میرحمزة بن میراسحاق بن میرطاهر» پدر میرحمزه، میرطاهر است؛ زیرا علمای مذکور از شخصی به نام میراسحاق نام نبردهاند ونیز عبیدلی(م435ق/422ش) که معاصر میرحمزه بوده است، در کتاب تهذیب الانساب، صفحه 80 نام پدر میرحمزه را ابوهاشم طاهر بن علی بن محمد نوشته است نه میراسحاق.
3. تاریخ درگذشت ابوالحسن شاعر معروف به ابنطباطبا سال 332 ق نوشته شده که 322 درست است؛ زیرا منابع فراوان، 322 نوشتهاند؛ از جمله یاقوت حموی(م626 ق) که این تاریخ را با حروف ضبط کرده است.[6]
4. محل دفن یا تولد چند تن از اجداد میرعماد یعنی اسماعیل دیباجل، ابراهیم طباطبا، احمد رئیس و ابوجعفر محمد اصغر اصفهان ضبط شده است. با بررسی منابع کهن متعدد، محل زندگی آنها را اصفهان نیافتیم. ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر(م ح 479) که نسابه و ساکن اصفهان و نواده ابراهیم طباطبا[7] بوده، نام امامزادهها و ساداتی را که به شهرهای مختلف مهاجرت کردهاند در کتاب منتقلة الطالبیه ضبط کرده است. وی در این کتاب در میان مهاجران به اصفهان از هیچیک از افراد مذکور یاد نکرده و تصریح کرده که ابوجعفر محمد ساکن کوفه بوده است.[8] از میان اجداد میرعماد تنها در مورد فرزند ابوجعفر محمد یعنی ابوعبدالله احمد یادآور شده که از کوفه به اصفهان مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد.[9] ابوالحسن محمد عبیدلی(م435ق) و اسماعیل مروزی(م بعد 614) محل زندگی بالاتر از ابوعبدالله احمد را مشخص نکردهاند اما محل زندگی او را اصفهان گفتهاند.[10]
آیتالله العظمی بروجردی نسب امامزاده اسماعیل واقع در خیابان هاتف را چنین ضبط کرده است: اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب.[11]
5. کنیه ابراهیم طباطبا در شجرهنامه «ابوابراهیم» درج شده است. آیتاللّه میرجهانى گوید: ظاهراً «ابواسماعیل» است، نه «ابوابراهیم»(1) اما با جستجویى که انجام دادیم چنین کنیهاى را براى ابراهیم طباطبا نیافتیم بلکه ابن فندق (م 565 ق) کنیه او را «ابواسحاق» ضبط کرده است.[12]
یادآوری: امضای علما در حاشیه این شجرهنامه به معنای این نیست که آنان در مورد یکیک نامبردگان در شجرهنامه، تحقیق کردهاند و نسبت به صحت همه مطالب آن گواهی دادهاند، بلکه برخی تنها شهادت دادهاند که متن دستنویس توسط آیتالله میرجهانی با اصل آن مطابقت دارد و آنان که نسخه اصل را هم معتبر دانستهاند ظاهراً مرادشان این است که نسخه اصل، ساختگی نیست.
در شجرهنامه دوم نیز این اشتباهها دیده میشود:
الف) در این شجره میخوانیم: «میرقاسم بن میرمحمد بن میرقاسم بن میرامین». مراد از «میرامین»، «میرجلالالدین امیر» است که حرف «ر» به «ن» تغییر یافته است.
ب) نیز آمده است: «میراسماعیل بن میرعباد بن میرعلی بن میرعباد بن میرعلی بن میرحمزه». در این شجره واسطه میان میراسماعیل و میرحمزه تنها چهار نفر ذکر شده در حالی که واسطه میان آنها شش نفر است. شرح آن در توضیح اشتباهات شجرهنامه اول گذشت.
ج) همچنین آمده: «میرطاهر بن میراسحاق بن میرعلی». گذشت که شخصی به نام «میراسحاق» در این میان وجود ندارد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ر. ک:مقدمه منتقلة الطالبیه، ص31 ـ 32. این کتاب با عنوان «مهاجران آل ابوطالب» ترجمه شده است.
[2]. این کتاب در ابتدا چاپ سنگی شده بود، سپس در ضمن کتاب شکوه فقاهت به چاپ رسید.
[3]. ر. ک: شکوه فقاهت، ص128- 129.
[4]. ر. ک: رجال سید بحرالعلوم، ص12- 25.
[5]. این نسبنامه به همین صورت در اطراف سنگ قبر آیتالله بروجردی و در این منابع نیز به چشم میخورد: مستدرک اعیان الشیعه، ج7، ص247؛ الصراط الابلج فی انساب بنی الاعرج، خطی، ص8 ؛ الشجرة الطیبه، ص28؛ بحار، ج102، ص130.
[6]. معجم الادباء، ج17، ص143.
[7]. نسب او چنین است: ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر بن ابراهیم بن عبدالله بن حسن بن ابیالحسین علی شاعر ملقب به شهاب ابن ابیالحسن محمد شاعر ابن ابیعبدالله احمد بن ابیجعفر محمد بن ابیعبدالله احمد رئیس ابن ابراهیم طباطبا. (مقدمه منتقلة الطالبیه، ص31 ـ 32)
[8]. منتقلة الطالبیه، ص266.
[9]. منتقلة الطالبیه، ص20 و 266.
[10]. ر.ک: تهذیب الانساب، ص79 و الفخری، ص112.
[11]. شکوه فقاهت، ص131.
[12]. لباب الانساب، ج 1، ص 181 و 277.